وبسایت شخصی مصطفی مرادی کردی

عمومی - گرافیک - فناوری اطلاعات

هدایت به بالای صفحه

فناوری اطلاعات و ارتباطات - سیاسی - اجتماعی - فرهنگی - هنری - عمومی - جالب و خواندنی - ورزشی - افتخارات - تسلیت - بازار - آموزشی

ایمیل : moradikordi@gmail.com
همراه : 09115766189
******************************
آخرین نظرات
  • ۲۰ ارديبهشت ۰۱، ۰۰:۲۱ - شارژ کارتریج در محل ارزان و فروری "سارژ کارتریج در محل ارزان " شارژ کارتریج در محل "
    Have you ever considered writing ...

تقویم شمسی

تقویم

وضعیت آب و هوا

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
۰۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۳۱

آسیب ‏هاى روان ‏شناختى اینترنت

بى شک، رشد روزافزون اینترنت فواید و اهمیت غیر قابل انکارى دارد، چندان  که در دوران حاضر، نقش محورى اینترنت چنان اساسى است که بدون آن امکان برنامه ریزى، توسعه و بهره‏ورى در زمینه‏هایى چون: فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و علمى در جهان آینده امکان‏پذیر نخواهد بود. با وجود این، نباید از پیامدهاى ناگوار و مخرب آن به‏ویژه در زمینه‏هاى اجتماعى و فرهنگى غافل ماند.

به دیگر سخن، اینترنت با همه خوبى‏ها و فوایدش، از کاستى‏ها و آسیب‏هایى نیز برخوردار است که همگان به ویژه دولت‏مردان، سیاست‏گذاران و اولیا و مربیان و والدین باید بدان واقف باشند. البته سخن گفتن از آسیب‏هاى اینترنت به معناى نفى این پدیده و نگاه منفى بدان نیست؛ بلکه واقعیت این است که اینترنت داراى کارکردهاى مثبت و منفى مى باشد که پاره‏اى از کارکردهاى مثبت را در مقاله پیشین بیان کردیم و اکنون به بیان برخى از آسیب‏هاى آن مى پردازیم.

آسیب شناسى اینترنت، همچنان که از عنوان آن پیداست، عنوانى کلى و وسیع است، چندان که مى‏توان آن را از رویکردها و ابعاد مختلف مورد مطالعه و بررسى قرار داد؛ براى مثال، در بُعد فنى آسیب‏هایى نظیر امنیت شبکه‏ اى و نرم‏ افزارى در برابر ویروس‏ها و نفوذگرها (هکرها)، برنامه‏ نویسى‏هاى گوناگون و گاهى غیر استاندارد، همچنین در ابعاد مختلف دیگرى چون ابعاد سیاسى و بررسى مسائلى مانند تاثیر اینترنت بر مرزهاى ملى، دموکراسى و آزادى، در بُعد اقتصادى مباحثى از قبیل: اینترنت و بازارهاى الکترونیکى و تاثیر آن در جهانى شدن و اقتصاد جهانى و ابعاد گوناگون دیگر را مى‏توان مطرح کرد. اما در این نوشتار فقط به آسیب ‏هاى روان‏شناختى اینترنت اشاره خواهیم کرد.

آسیب ‏هاى روان ‏شناختى اینترنت

 

بى شک، رشد روزافزون اینترنت فواید و اهمیت غیر قابل انکارى دارد، چندان که در دوران حاضر، نقش محورى اینترنت چنان اساسى است که بدون آن امکان برنامه ریزى، توسعه و بهره‏ورى در زمینه‏هایى چون: فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و علمى در جهان آینده امکان‏پذیر نخواهد بود. با وجود این، نباید از پیامدهاى ناگوار و مخرب آن به‏ویژه در زمینه‏هاى اجتماعى و فرهنگى غافل ماند.

به دیگر سخن، اینترنت با همه خوبى‏ها و فوایدش، از کاستى‏ها و آسیب‏هایى نیز برخوردار است که همگان به ویژه دولت‏مردان، سیاست‏گذاران و اولیا و مربیان و والدین باید بدان واقف باشند. البته سخن گفتن از آسیب‏هاى اینترنت به معناى نفى این پدیده و نگاه منفى بدان نیست؛ بلکه واقعیت این است که اینترنت داراى کارکردهاى مثبت و منفى مى باشد که پاره‏اى از کارکردهاى مثبت را در مقاله پیشین بیان کردیم و اکنون به بیان برخى از آسیب‏هاى آن مى پردازیم. آسیب شناسى اینترنت، همچنان که از عنوان آن پیداست، عنوانى کلى و وسیع است، چندان که مى‏توان آن را از رویکردها و ابعاد مختلف مورد مطالعه و بررسى قرار داد؛ براى مثال، در بُعد فنى آسیب‏هایى نظیر امنیت شبکه‏اى و نرم‏افزارى در برابر ویروس‏ها و نفوذگرها (هکرها)، برنامه‏نویسى‏هاى گوناگون و گاهى غیر استاندارد، همچنین در ابعاد مختلف دیگرى چون ابعاد سیاسى و بررسى مسائلى مانند تاءثیر اینترنت بر مرزهاى ملى، دموکراسى و آزادى، در بُعد اقتصادى مباحثى از قبیل: اینترنت و بازارهاى الکترونیکى و تاثیر آن در جهانى شدن و اقتصاد جهانى و ابعاد گوناگون دیگر را مى‏توان مطرح کرد. اما در این نوشتار فقط به آسیب‏هاى روان‏شناختى اشاره خواهیم کرد.

انواع آسیب‏هاى فردى و روان‏شناختى

امروزه آسیب‏هاى فردى و روان‏شناختى اینترنت، از سابر خطرات آن بیشتر است. در بعد روان شناختى، اینترنت آسیب‏هاى جدى متعددى از جمله: هویت نامشخص، اضطراب، افسردگى و انزوا، اعتیاد به اینترنت و به خصوص اعتیاد به گپ‏زنى (چت) را مى‏تواند براى کاربران به همراه داشته باشد؛ همچنان که فواید و مزایاى متعددى را نیز مى‏تواند براى او به ارمغان آورد.

شناخت واقعى و عملى نیازهاى نسل جوان امروز، مستلزم بررسى ابعاد مختلف عوامل تاءثیرگذار و اثرپذیرى از فنّاورى نوین ارتباطى است. متاسفانه بخش عمده‏اى از مدیران و مسئولان و برنامه‏ریزان و تصمیم‏سازان ما یا نمى‏خواهند و یا نمى‏توانند به شناخت این فنّاورى بپردازند. اینترنت و رایانه نه تنها میزان و سطح اطلاعات نسل جوان را افزایش داده، بلکه بر تمایلات و گرایشات آنان نیز تاءثیر گذاشته است. نسلى که با اینترنت سر و کار دارند همین جوانانى هستند که در نهادهاى مختلف مشغول کارند. از این‏رو برچسب منحرف و مانند آن زدن به چنین کاربرانى به هیچ عنوان روا نیست. اما در عین حال باید توجه داشت که این رسانه جهانى حاوى پیام‏ها و پیامدهایى است که مى‏تواند شخصیت جوان و نوجوان را به سادگى تحت تاءثیر قرار دهد و به سمت و سویى خطرناک بکشاند. از این رو، جا دارد که با انجام تحقیقاتى وسیع در حوزه روان‏شناسى و جامعه‏شناسى اینترنت، مباحثى که در جوامع پیشرفته مهم و حیاتى قلمداد مى‏شوند، جامعه را از آفت‏هاى واقعى آنها مطلع، و در صورت امکان از برخى از آنها پیش‏گیرى کرد.

یکى از مسائل روان‏شناختى در باره اینترنت، هویت ناشناس کاربر است. هویت، واجد سه عنصر است: شخصى، فرهنگى و اجتماعى، که هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمى را ایفا مى‏کنند. در مقایسه‏ها، هویت شخصى ویژگى بى‏همتاى فرد را تشکیل مى‏دهد و هویت اجتماعى در پیوند با گروه‏ها و اجتماعات مختلف قرار مى گیرد. اینترنت صحنه فرهنگى و اجتماعى است که فرد خود را درموقعیت‏هاى متنوع نقش‏ها و سبک‏هاى زندگى قرار مى دهد. در این فضاى عمومى، مهارت فرهنگى جدیدى لازم است تا با تنظیمات نمادین بتوان بازى کرد. پایگاه شخصى نمونه‏اى مدرن است که چگونه کاربر اینترنت خود را براى مخاطبان جهانى معرفى مى‏کند. براى بیان افکار، احساسات، علایق و آراء از متن مناسب، گرافیک، صدا و فیلم استفاده مى‏شود. «میلر» اهمیت و پیوندهاى پایگاه شخصى را ذکر مى‏کند و مى‏گوید که: «به من بگو لینک‏هایت چیستند تا بگویم که چه شخصى هستى

دکتر محمد عطاران معتقد است که با امکانات و گزینه‏هاى فراوانى که رسانه‏هاى عمومى از جمله اینترنت در اختیار جوانان مى‏گذارند، آنان دائماً با محرک‏هاى جدید و انواع مختلف رفتار آشنا مى‏شوند. چنین فضایى هویت نامشخص و پیوسته متحولى را مى آفریند، خصوصا براى نسلى که در مقایسه با نسل قبل با محرک‏هاى فراوانى مواجه است. همچنین از طریق رسانه‏هاى جمعى، افراد خط مفروض میان فضاى عمومى و خصوصى را تجدید سازمان مى‏کنند و این امکانى است که جوانان فعالانه از آن استفاده مى‏کنند.(1(

بحران هویت جوانان

جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکل‏گیرى هویت اوست و همواره به دنبال کشف ارزش‏ها و درونى کردن آنها مى‏باشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرت‏انگیز و گوناگون اطلاعات مواجه مى‏شود و ناچار که در این دنیاى مجازى، هویت خویش را از طریق جستجو پیدا کند و بدین‏سان، ممکن است برخى و شاید تعداد زیادى از نوجوانان راه را در اینترنت گم کنند و دوران هویت‏یابى خویش را بیش از پیش با بحران سپرى کنند.

از سوى دیگر، گاهى برخى از ویژگى‏هاى شخصیتى مانند: سن، تحصیلات، محل سکونت و حتى جنسیت در اینترنت از بین مى‏رود؛ به عنوان نمونه، بسیارى از افرادى که در اتاق‏هاى چت مشغول گفتگو با یکدیگر مى‏باشند با مشخصاتى غیر واقعى ظاهر شده و از زبان شخصیتى دروغین که از خود ساخته‏اند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفى کرده‏اند، صحبت مى‏کنند و با این حال، چه تاءثیراتى که همین شخصیت‏هاى ناشناس بر یکدیگر دارند.

سوء استفاده جنسى

یکى دیگر از خطرات جدى اینترنت در دوران کنونى متوجه کودکان و نوجوانان است. از جمله این خطرات سوء استفاده جنسى از طریق اینترنت است. کودکان و نوجوانان به خصوص در جوامع پیشرفته که استفاده از اینترنت در خانه و مدرسه براى آنان میسر است، خاصه از طریق اتاق‏هاى چت و گپ‏زنى مورد اغفال و سوء استفاده جنسى قرار مى‏گیرند. در مواردى کار اغفال کودکان توسط باند و تشکیلات برنامه‏ریزى‏شده انجام مى‏شود که یکى از موارد آن در ایالت «کنتاکى» در آمریکا اتفاق افتاد. در آنجا یک بازرس پلیس موفق شد یک شبکه انتشار صور قبیحه کودکان را برچیند.(2(

بنا بر مطالعاتى که در غرب در این زمینه انجام گرفته است، اغلب نوجوانانى که مورد اغفال و سوء استفاده جنسى واقع مى‏شوند، زیر 18 سال سن دارند و در بیشتر موارد تصاویر تحریک‏کننده‏اى از طریق چت یا تلفن همراه برایشان ارسال، و سپس از آنها براى حضور فیزیکى در محل خاصى دعوت شده و بدین ترتیب فریب خورده و مورد تجاوز جنسى واقع مى‏شوند.(3) این مسئله در حال حاضر، به یکى از معضلات جدى در مغرب زمین مبدل شده است؛ چندان که غالب دانشمندان و سیاست‏گذاران به‏این امر بیش از پیش وقوف و توجه داشتهاند و مقالات، کتاب‏ها و همایش‏هاى متعددى در ارتباط با آن برگزار کرده‏اند؛ براى مثال، ده سال پس از تصویب کنوانسیون حقوق کودک توسط سازمان ملل در سال 1989م؛ یعنى در سال 1999م گردهمایى جهانى تحت عنوان «کارشناسى براى حمایت کودکان در برابر سوء استفاده جنسى از طریق اینترنت» برگزار گردید که منجر به صدور قطعنامه‏اى شد که در آن آمده است: «هر چه اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند، کودکان بیشتر در معرض محتویات خطرناک آن قرار خواهند گرفت. فعالیت‏هاى مجرمانه مربوط به فحشاى کودکان و پورنوگرافى آنان، که از طریق اینترنت مورد سوءاستفاده واقع مى‏شوند، اکنون از مسائل حاد به شمار مى‏رود. اگر چه سودمندى‏هاى اینترنت از زیان‏هاى بالقوه آن بیشتر است، در عین‏حال نباید از شناخت خطرات آن، غفلت کرد. در صورتى که براى مقابله با این خطرات، اقدامى صورت نگیرد، تهدیدهاى سنگین آن بر کودکان باقى خواهد ماند و سبب بازدارى از کاربرد صحیح اینترنت در آینده خواهند شد».(4) نکته بسیار مهم آن است که چون اینترنت «جهانى» است، قواعد ناظر به آن نیز باید «بین‏المللى» باشد و مبارزه با مفاسد اینترنت از جمله ترویج فحشاى کودکان، همتى جهانى طلب مى‏کند و نیازمند یک رویکرد استراتژیک جهانى و منحصر به فرد و مستلزم ضمانت اجرایى بین‏المللى است.

بدین‏سان، پایگاه‏هاى زیادى درباره با آثار مخرب اینترنت و به خصوص چت براى نوجوانان و جوانان و راه‏هاى پیشگیرى از این آثار راه‏اندازى شده است که از جمله این پایگاه‏ها عبارتاند از:


http://www.safekids.com/
http://www.safeteens.com/
http://www.cyberkids.com/kc/index.html
http://www.kidsworld.org/
http://www.kids-online.com/
http://www.kidssafenet.com/


حتى براى جستجوى مطمئن و متناسب با نوجوانان، موتورهاى جستجوى تخصصى مطمئن و فیلتردارى تاءسیس شده‏اند که نمونه‏هاى زیر از آن جمله‏اند:


http://www.ajkids.com/
http://www.yahooligans.com/
http://sunsite.berkeley.edu/KidsClick
http://cybersleuth-kids.com/


 

بنابراین، ضرورى است که پیش از شیوع چنین خطرات اینترنتى در بین نوجوانان جامعه ما، تدابیر امنیتى مناسبى اندیشیده شود و مفاهیم مبتنى بر فنّاورى ارتباطى روز و خطرات احتمالى و نحوه استفاده صحیح از آن توسط رسانه‏هاى جمعى، براى نوجوانان کشور، به عنوان یک نیاز ضرورى و فورى قلمداد شده، آموزش داده شود. واقعیت این است که جامعه کاربران میلیونى اینترنت کشور در 10 سال آینده، امروز تعلیم مى بینند. هر اندازه این تعلیم، بر اساس درک بیشتر و توجه به قابلیت‏هاى کودکان استوار شده باشد، خطر آسیب‏پذیرى نوجوانان و جوانان کشور از فعالیت‏هاى مبتذل فرهنگى غرب از طریق فنّاورى روز، کاهش مى‏یابد و راه حضور صحیح و روشمند نوجوانان ایرانى در اینترنت هموارتر مى‏گردد.

اعتیاد به اینترنت

اعتیاد به اینترنت(5) یا استفاده بیش از حد از دیگر آسیب‏هاى فردى، و تا حدودى اجتماعى اینترنت است که گاهى از این بیمارى تحت عنوان اعتیاد مجازى(6) و مشهوتر از آن با عنوان «اختلال به اعتیاد اینترنت»(7) نام برده مى شود. اختلال اعتیاد به اینترنت یک پدیده بین رشته‏اى است و علوم مختلف پزشکى، رایانه‏اى، جامعه‏شناسى، حقوق، اخلاق و روان شناسى هر یک از زوایاى مختلف این پدیده را مورد بررسى قرار داده‏اند و در هر یک از این علوم مختلف نظریه‏هایى براى این اختلال مطرح شده است. اما به رغم تحقیقات زیاد براى شناختن عوامل اصلى اعتیاد به اینترنت، ابهامات بسیارى در بین دانشمندان این حوزه وجود دارد.

ممکن است تا به حال چندین بار از طریق رسانه‏هاى جمعى به ویژه تلویزیون، باخبر شده باشید که در آمریکا و برخى از جوامع پیشرفته، تعداد معتادان به اینترنت از اعتیاد به مواد مخدر، الکل و سایر چیزها بیشتر است. بنا بر یک گزارش، برخى از آمریکایى‏ها تا جایى اعتیاد پیدا کرده‏اند که روزانه بیش از 18 ساعت از وقت خود را صرف اینترنت مى‏کنند، که این امر منجر به قبض‏هاى تلفن سرسام‏آور و عدم‏توجه به خانواده مى‏شود. از این رو، اینترنت زندگى بسیارى از مردم را مختل کرده است. این بیمارى در آمریکا به قدرى فاجعه‏بار است که کلیساها، پیشوایان مذهبى با فریادهاى کمک خواهى زن و شوهر، یا یکى از آنها، براى رهایى از این نوع اعتیاد مواجه هستند و مؤسسه‏هاى مشاوره‏اى مسیحى در حال تدوین مشاوره‏هاى اعتیاد به اینترنت مى‏باشند.(8) تشخیص اعتیاد به اینترنت از مواردى است که بحث‏هاى زیادى درباره آن صورت گرفته است. سرپرست مرکز درمانى اعتیاد به الکل و مواد مخدر در دانشگاه استنفورد در این مورد مى گوید: «اگر فردى متوجه شد که قادر نیست یک روز را بدون استفاده از اینترنت سپرى کند، شکى نیست که این فرد به استفاده از اینترنت معتاد شده است».(9) البته حق این است که زمان به تنهایى نمى‏تواند معیار کامل و دقیقى براى تشخیص اعتیاد به اینترنت باشد؛ بلکه در کنار آن باید شاخص‏هاى دیگرى نظیر این که شخص استفاده کننده چه کسى است، در نظر گرفته شود، باید توجه شود. که آیا کاربر دانشجو و استاد دانشگاه است که هر روز براى تهیه برخى مطالب و آمارها به اینترنت مراجعه مى‏کند؟ آیا تاجرى است که هر روز چندین ساعت وقت خویش را صرف تجارت الکترونیکى مى‏کند؟ یا اینکه فردى است که عادت کرده است تا بخشى از وقت خویش را براى چت و گپ‏زنى و ایجاد روابط اینترنتى سپرى کند؟ بى شک، در مورد اوّل و دوم به سختى مى توان برچسب معتاد اینترنتى را براى کاربران آن حرفه روا دانست. نکته قابل توجه اینکه بسیارى از مطالعات و تحقیقات انجام گرفته در این مورد، مطالعات موردى است که تعمیم نتایج آن به همه شرایط و همه جوامع چندان آسان نیست. به همین جهت، معیار و نشانه‏هاى گوناگونى در این باب مطرح شده است. از جلمه نشانه‏هاى دیگر اعتیاد به اینترنت، موارد زیر را مى‏توان یادآور شد، هرچند که این نشانه‏ها به تنهایى نمى‏توانند معیار مستقل و کاملى براى اعتیاد مجازى به شمار آیند:

کم بیرون رفتن از خانه، صرف زمان بسیار کوتاه براى وعده‏هاى غذایى، شکایت دیگران از صرف زمان طولانى در اینترنت، بررسى و سر زدن به صندوق الکترونیکى چندین مرتبه در روز، رفتن به سراغ اینترنت در مواقع تنهایى و خلوت و زمانى که کسى در خانه نیست.(10(

علت و ریشه اعتیاد به اینترنت از مباحثى داغى است که نظریه‏پردازان مختلفى را به خود مشغول کرده است و نظرات مختلفى دراین باره وجود دارد. دکتر «جان گروهول»(11) که گفته مى‏شود توسط وى تحقیقات وسیعى در این زمینه انجام گرفته است، معتقد است چیزى که باعث اعتیادآور شدن اینترنت گردیده، اجتماعى شدن(12) است. به عقیده گروهول جنبه‏هایى از اینترنت که کاربران بیشترین وقت خود را در آنها سپرى مى‏کنند، با تعامل اجتماعى مرتبط است؛ به عنوان مثال، کاربران با انسان‏هاى همانند و دلخواه خود از طریق پست الکترونیکى، گروه‏هاى مباحثه یا خبرى، چت، بازى آن‏لاین و مانند آن وارد تعامل اجتماعى مى شوند.

البته انسان‏ها و مخصوصا جوانان ساعت ها وقت خویش را براى کتاب خواندن، تماشاى تلویزیون و مکالمه تلفنى مى‏کنند، و حتى گاهى از خانواده و دوستان و محیط خویش غافل مى شوند، ولى آیا مى توان گفت که آنها معتاد تلفن و تلویزیون هستند؟ البته نه. سرّ اختلاف اینترنت با دیگر رسانه‏ها و خصیصه اعتیادزاى آن در این است که جوان هنگام کار با اینترنت به دنبال هویت‏یابى و تعامل اجتماعى است و این فرایند اجتماعى شدن است که آن را اعتیادآور مى سازد.(13(

دکتر کیمبرلى اس. یانگ(14) یکى دیگر از متخصصان و محققان مسائل اینترنت، ریشه فریبندگى و اعتیادآور بودن اینترنت را در مدلى تحت عنوان ACE به سه عامل پیوند مى‏دهد. این سه عامل عبارتند از:

گمنامى: آیا تا به حال اصطلاح «شما به اندازه رازهایتان نگران هستید» را شنیده‏اید؟ مسئله اعتیاد به اینترنت نیز چنین است. نه از روى قبض‏هاى تلفن مى شود فهمید و نه کسى از کلیسا شما را در حال خروج از کتاب‏فروشى مخصوص بزرگسالان خواهد دید. فقط کاربر و گیرنده پیام از این موضوع آگاهى دارند. کسى نمى‏تواند بفهمد شخصى که به اینترنت متصل است، مشغول چه کارى است.

راحتى و آسودگى: شما درخانه خود مى‏توانید با نوک انگشتانتان با دنیا ارتباط داشته باشید. با چند ضربه انگشت مى‏توانید داستان‏هاى عاشقانه، رابطه جنسى اینترنتى، بازى‏ها و کتاب‏هاى بزرگسالان و دیگر چیزها را به داخل خانه خود بیاورید.

گریز: دکتر یانگ مى‏نویسد: «اگر افراد در زندگى روزمره روز بدى داشته باشند، مى‏توانند با مراجعه به اینترنت به تسکین و آسودگى برسند. بعضى از افراد معتاد، اینترنت را به عنوان یک مسکن و بعضى دیگر به عنوان آزاد شدن یکباره هورمون آدرنالین مى‏دانند. بالاتر از این شما در اینترنت مى‏توانید هر چیزى یا شخصى باشید. شما مى‏توانید وزنتان را کمتر بگویید، اگر چه سنگین وزن باشید. خود را مجرد معرفى کنید، اگر چه متاهل باشید. و شما مى‏توانید یک زندگى تخیلى و خیالى داشته باشید. از این جهت، اینترنت مى‏تواند باعث گمراهى افراد شود.»(15) پیامدهاى اعتیاد به اینترنت و حتى کار زیاد با اینترنت که در حد اعتیاد نباشد، نتایج و پیامدهاى زیان‏بخشى براى فرد و جامعه در پى داشته و آسیب هاى شدید جسمانى، مالى، خانوادگى، اجتماعى و روانى را به همراه دارد. یکى از پیامدهاى فردى و اجتماعى اعتیاد و کار زیاد با اینترنت، انزوا و کناره‏گیرى اجتماعى است.

پوت‏نام(16) (1991م) معتقد است که در طى 35 سال گذشته کاهش چشمگیرى در ارتباطات اجتماعى افراد در آمریکا رخ داده است. مردم کمتر به راءى‏گیرى و کلیسا مى روند، به ندرت موضوعات سیاسى را با همسایه‏ها در میان گذاشته یا عضویت گروههاى دواطلبانه را قبول مى‏کنند، مهمانى شام کمترى دارند و کمتر به منظورهاى اجتماعى دور هم جمع مى‏شوند. این موضوع پیامدهاى عمده‏اى براى جامعه و فرد دارد؛ زیرا وقتى مردم از نظر اجتماعى درگیر باشند، سالم‏تر و خوشبخت‏تر زندگى مى‏کنند.(17(

از دیگر پیامدهاى اعتیاد اینترنتى مشکلات خانوادگى و تاءثیر آن بر روى روابط زناشویى، والدین و فرزندان است. امروزه اصطلاح «بیوه اینترنتى»(18) براى همسر معتاد به اینترنت اطلاق مى شود. آمار نشان مى‏دهد که اعتیاد به اینترنت ممکن است به فروپاشى خانواده و طلاق منجر شود. شاید باور کردن اینکه شخصى همسر خود را فقط به علت ارتباط با فرد دیگر در اینترنت ترک مى‏کند، براى کسانى که به اینترنت اعتیاد پیدا نکرده‏اند، وحشتناک به نظر برسد؛ ولى این مسئله هر روز در دنیاى اینترنت اتفاق مى‏افتد.

دکتر یانگ معتقد است که اگر چه زمانْ تنها عامل تعیین کننده در تعریف اعتیاد به اینترنت نیست، ولى عموما معتادان بین 40 تا 80 درصد از وقت خود را با جلساتى که ممکن است هر کدام حتى تا 20 ساعت طول بکشد، صرف مى‏کنند و این کار باعث مى شود اختلالاتى در میزان و زمان خواب کاربر به وجود آید. در موارد شدید حتى قرص‏هاى کافئین براى تسهیل زمان طولانى‏ترى در اینترنت بودن مصرف مى‏شود. این اختلال، خستگى بیش از اندازه در بدن ایجاد مى‏کند که کارکرد درسى و شغلى را تحث تاءثیر قرار مى دهد و ممکن است نظام ایمنى بدن را ضعیف کند و فرد آسیب‏پذیرى بیشترى به بیمارى‏ها پیدا کند. افزون بر این، به علت عدم ورزش و حرکات مناسب، مشکلات عصب‏هاى مچ و درد پشت، چشم‏درد و مانند آن به وجود مى آید.

 

تضاد و تعارض در اینترنت

همین امروز آغاز کن تا آینده را فراچنگ آری. اینترنت این جاست و دارد اتفاق می‌افتد، هم امروز از آینده بهره برگیر». نقل از یک آگهی در فایننشنال پرس انگلستان، مارس 1998. «اینترنت دارای مشکلاتی است که اغلب گریبانگیر منابعی است که در مالکیت همگانی قرار دارند: استفاده‌ی نادرست بالقوه، مسایل امنیتی و نوعی فقدان ساختار». نقل از اطلاعیه‌ی مطبوعاتی اتحادیه‌ی بین‌المللی ارتباطات دوربرد ، اکتبر 1998. «روزگاری که به نظر می‌آمد اینترنت بیرون از قوانین سرمایه‌داری قرار دارد دیگر کم و بیش به سر آمده است». نقل از هات وایرد، 12 مارس 1999. منتقدان اجتماعی ترقی‌خواه به طبع بدبین‌اند، آنها بارها شاهد بوده‌اند که به سبب حرص و آز شرکت‌های سرمایه‌داری و شکست و ناکامی سیاسی، وعده و وعید تقسیم نعمت‌ها و مواهب بر باد رفته است. اما امید همچنان بر جای می‌ماند و با آمیزه‌ای از ساده‌دلی، عزم راسخ، کوشش صادقانه پرورش می‌یابد؛ یا بنا به لطیفه‌ی کوتاه گرامشی با بدبینی عقل و خوش‌بینی اراده. هیچ چیز بیش از دگرگونی‌های فنی نمی‌تواند امید جاودانی به پیشرفت را بارور کند. در دهه‌های اخیر، پیدایش نیروهای ارتباطی با شتاب و انعطاف‌پذیری غیرقابل تصور مجدداً به صورت پایه‌ای برای بازنویسی خیال‌آمیز تاریخ آینده درآمده است. در سالیان اخیر، تلویزیون چریکی، ویدئوی محلی، [برنامه‌هایی که برای تهییج افکار عمومی به لحاظ اجتماعی و سیاسی ساخته می‌شود] و نیز رادیوهای دوسویه‌ی همگانی همه و همه امید گذرای تأمین مواد و مصالح الکترونیکی را برای تنوع‌جویی و دگراندیشی عرضه داشته‌اند. با این همه، هر یک از این ابزار به عنوان یک وسیله‌ی مؤثر دگرگونی اجتماعی از بین رفته‌اند. در نظر مورخانی که با تاریخچه‌ی اختراع دستگاه چاپ، پیدایش روزنامه، یا بنگاه‌های سخن‌پراکنی آشنایی دارند جای تعجب نیست که نوآوری‌های فنی در دستگاه ستم و نابرابری ادغام شوند. با این همه هنگامی که سرمایه‌داری در اواخر قرن بیستم به چیزی شبیه به یک مرز انتقالی رسید، این احساس که توانایی چشمگیر و بی‌سابقه تکنولوژی‌های مبتنی بر کامپیوترهای جدید ممکن است چیزی یک سره متفاوت باشند بار دیگر آتش زیر خاکستر خوش‌بینی رادیکال را شعله‌ور ساخت. آخرین منبع چنین خوش‌بینی‌ای پیدایش اینترنت است؛ و اینترنت گسترش تصاعدی سلسله‌ای از شبکه‌های کامیپوتری است که فرهنگ، گزافه‌گرایی بی‌پایان رسانه‌ای، ادبیات فزاینده و حتی نوع یا ژانر آغازینی از فیلم‌ها و داستان‌پردازی‌های آینده گران خاص خود را ابداع کرده است. سرانجام به نظر می‌رسد که رویای عرضه‌ی الکترونیکی آرمان‌های جفرسونی در دسترس ماست چنان که سیاستمدارانی چون تونی بلر در انگلستان و ال گور در ایالات متحده تلاش می‌کنند تا به صورت آینده‌گران سیاست عصر رایانه درآیند. هیچ کس فرصت بهره‌گیری از چنین تحولی را از دست نمی‌دهد، حتی نیوت گینگریچ هم به ما اطمینان می‌دهد که این عصر جدید، انقلابی در کالاها و خدمات در پی خواهد داشت که اکثریت مردم را توانمند خواهد کرد و وضع آنان را بهبود خواهد بخشید (به صف اکثریت توجه کنید: حتی ‌آینده‌گرایان نیز هوای «داو» شرط‌بندی خود را دارند). این‌ها کافی است که آب دهان آدم را راه بیندازند گرچه گینگریچ در ادامه می‌گوید که ایالات متحده می‌تواند با پیشگام شدن در تغییر و تحول کالاهای تازه، خدمات، سیستم‌ها، استانداردهای مربوط به یک انقلاب تکنولوژیک، سودهای هنگفت به دست آورد. در این مقاله من می‌خواهم از پیامدهای رشد و گسترش اینترنت ارزیابی گسترده‌تری به دست دهم و آن را در کنار برخی ملاحظات مربوط به نابرابری اطلاعاتی جهانی بررسی کنم. اعجوبه‌ها و سودهای خالص تاریخچه‌ی اینترنت و در واقع به طور کلی تاریخچه‌ی صنعت کامپیوتر، افسانه‌ی دلکشی است که در عالم صغیر رویای آمریکایی می‌گنجد: داستان این است که مردان جوان پرجنب و جوش و مبتکری در حیاط خلوت خانه‌ها و یا در انباری‌ها نیروی محرکی را تشکیل می‌دهند که صنعتی را به راه می‌اندازد که آغازگر ورود ایالات متحده به عصر اطلاعات است. این سوداگران فنی که چیزی برای خطر کردن ندارند جز اندکی دلار، جز رویا، جز چند وسیله و ابزار قرضی و جز اعجوبگی فنی، به هیأت کارنگی‌ها، هرست‌ها، ادیسون‌ها، دوپون‌ها و راکفلرهای جدید دوران رایانه درمی‌آیند. اکونومیست‌ رشد و گسترش اینترنت را نه حسن تصادف و یا پیروی از مد روز بلکه پیامد قدرت مهار نشده‌ی خلاقیت فردی می‌شمارد. اگر این اتفاق در حوزه‌ی اقتصاد رخ دهد نشانه‌ی پیروزی بازار آزاد بر برنامه‌ریزی متمرکز، در عرصه‌ی موسیقی چیرگی جاز بر باخ، در حوزه‌ی سیاست برتری دموکراسی بر دیکتاتوری به شمار می‌آید، این نمایش‌پردازی نیز مانند بسیاری از داستان‌های اساطیری هسته‌ای از حقیقت دربردارد. آرمان‌های پیشتازی که در رشد و گسترش اولیه‌ی اینترنت سهیم بودند به قسمت زیادی از فرهنگ اینترنتی کمی آب و رنگ هیچی‌وار داده است؛ در همان حال که شبکه‌های کامپیوتری خود را به شعارهای عصر جدید غرب آمریکا، شمینیسم تکنولوژیک و ایفای نقش جهان‌های شگفت‌آور می‌آرایند. اینها خیالات واهی است؛ اما از همان آغاز مطرح بوده است و جای تعجب نیست که دوستدارانی چون راینگلد با حسرت اعلام خطر می‌کنند. او می‌گوید «هنوز برای مردم سراسر جهان امکان این هست که بکوشند که این قلمرو نوین گفتمان حیاتی بشری به روی شهروندان این سیاره باز بماند، پیش از آنکه کله گنده‌های سیاسی و اقتصادی آن را بقاپند سانسورش کنند، معیار و اندازه‌ای برایش معین کنند و از نو آن را به ما بفروشند». این جا راینگلد بیش از آنکه انتظار داشته باشد امیدوار است. با این همه، سرچشمه‌ی پیدایش اینترنت را نباید در حیاط خلوت خانه‌های این اعجوبه‌ها جست. زندگی اینترنتی در سازمان‌های طرح‌های پژوهشی عالی پنتاگون آغاز شد. نیاز به شیوه‌ای که بتواند پژوهشگران کامپیوترهای نظامی را به یکدیگر پیوند دهد به پیدایش فنی می‌انجامد که توانست داده‌های انتقال یافته را به بسته یا بلوک تقسیم کند. چنین فنی هم امنیت داده‌ها را میسر می‌ساخت (بخش‌هایی از پیام‌ها را نمی‌توان گوش ایستاد) و هم سالم ماندن آنها را تضمین می‌کرد (حتی حمله‌های اتمی تنها می‌تواند به بخشی از یک شبکه اصابت کند به نحوی که بخش‌های دیگر دست نخورده می‌مانند و زمام کار را به دست می‌گیرند). آزمایش‌های اولیه در اواسط دهه‌ی شصت میلادی هم زمان بود با کارهایی که در آزمایشگاه ملی فیزیک در انگلستان انجام می‌پذیرفت. هنگامی که آرپنت از چهار گره در سال 1969 به حدود یک صد گره در 1975 افزایش یافت، به سازمان ارتباطات دفاعی تحویل شد. در دهه‌ی 1980 شبکه‌های دانشگاهی در سایه‌ی پشتیبانی بنیاد ملی علوم گسترش یافتند. ان.اس.اف. نت که بدین ترتیب به وجود آمد در 1990 جانشین آرپنت شد. از سوی دیگر، واگذاری شبکه‌های منطقه ای.ان.اس.اف به بخش خصوصی موجب پیدایش شالوده‌ی تجاری برای شبکه‌های به هم بسته‌ای شد که در آن زمان وجود داشتند و مبنای همه‌ی رشد و گسترش‌های بعدی شدند. هم چنان که اینترنت تقریباً به طور تصاعدی گسترش می‌یابد، مجموعه‌ای کاملاً تجاری از سیستم‌های اصلی ساخته و پرداخته می‌شود و جای سیستم‌هایی را می‌گیرد که پیش از این دولت ایجاد کرده بود. تأمین‌کنندگان خدمات اینترنتی تبدیل به شرکت‌های عام بزرگ شده‌اند و یا در هم ادغام گشته‌اند. در سال 1995 همه‌ی محدودیت‌های باقی مانده بر سر راه استفاده‌ی تجاری از اینترنت از میان رفت. اریک اشمیت، رئیس کل فنی سان‌مایکروسیستمز، این موضوع را به سادگی چنین توضیح می‌دهد: «تأمین خدمات برای مشتریان عبارت است از کاربرد مرگبار اینترنت». از نظر راس جونز، مدیر برنامه‌های دیجیتال اینترنت، اینترنت «عرصه‌ی پرباری برای کشف امکانات تجاری محسوب می‌شود» و یا اگر بخواهیم از اکونومیست نقل کنیم «اینترنت دیگر بالغ شده بود». اندازه‌ی اینترنت، به هر معنایی که بگیریم، تقریباً هر سال دو برابر می‌شود. علم حساب و اغراق‌گویی را به هم بیامیزید، آن گاه همه‌ی ساکنان این سیاره با هم ارتباط خواهند یافت. ورلد واید وب (شبکه‌ی جهانی) در سال 1989 در مرکز پژوهش‌های ذره‌ای اروپا ایجاد شد، ولی فقط در سال 1993 اوج گرفت یعنی هنگامی که پس از ساخته شدن نرم‌افزارها در دانشگاه ایلینویز و سپس در جاهای دیگر «مرورگران» * و رابطه‌های گرافیکی را به وجود آورد تا امکان پژوهش و بازبینی «صفحات» شبکه‌ی جهانی ممکن شود. با ورود امکانات چند رسانه‌ای برای اینترنت، تولیدکنندگان تجاری مرورگرانی چون نت اسکیپ یک شبه ثروتمند شدند. تا سال 1995 بیش از سی هزار پایگاه اطلاعات در اینترنت به وجود آمد و از آن پس تقریباً هر دو یا سه ماه دو برابر شده است و احتمالاً شماره‌های آنها اکنون افزودن بر میلیون‌ها است. مهم‌ترین دگرگونی در ویژگی شبکه‌ی جهانی افزایش شدید پایگاه‌های تجاری بوده است. بنا بر ارزیابی مؤسسه‌ی فنی ماساچوست نسبت مراکزی که به استفاده‌ی تجاری اختصاص دارند از 416% در کل در 1993، به 50% در کل در اوایل 1998 افزایش یافته است. دریافت ماهیت کاربرد اینترنت عموماً می‌تواند از راه بررسی «قلمروهای» کاربردی آن صورت گیرد. در 1994 استفاده از قلمروی تجاری “Com” به عنوان رایج‌ترین نام جایگزین قلمروی آموزشی “edu” شده بود؛ و این زمانی بود که شرکت‌ها کشف کردند که شبکه چیزی بیش از یک پاتوق اعجوبه‌ها است. نت ورک ویزاردز در بررسی خود در ژانویه‌ی 1996 نشان می‌دهد که 4/9 میلیون کامپیوتر میزبان به اینترنت متصل‌اند که از این تعداد، قلمروی تجاری “com” به تنهایی گسترده‌ترین قلمرو را به خود اختصاص داده است و از مجموع قلمروهای علمی / آموزشی “edu” و دولتی “gov” نیز وسیع‌تر است. کله‌گنده‌ها وارد گود می‌شوند در اواسط دهه‌ی 1990 دو ویژگی شرکت‌های بزرگ در بخش‌های ارتباطات دوربرد و اطلاعات جلوه‌ای چشمگیر دارد. نخست آن که موج عظیمی از ادغام‌ها، الحاق‌ها و یا تشکیل شرکت‌ها رخ می‌دهد. دوم آنکه فعالیت‌ها گوناگونی و تنوع می‌یابند. هر دو حرکت همان طور که روند تجاری‌سازی اینترنت جدی‌تر می‌گردد، طراحی می‌شوند تا شرکت‌های عظیم را در موقعیتی برتر قرار دهند. بنابر بررسی براودو بیوا سوشییتس در 1995 میزان ادغام‌ها و دادوستد شرکت‌ها در صنعت تکنولوژی اطلاعات 57% افزایش یافت و قیمت معادلات انجام شده به 143 میلیون دلار رسید. شرکت‌های تکنولوژی اطلاعات با همه‌ی توش و توان خود درصدد رسیدن به جایگاه مهمی بودند که لازمه‌ی رقابت در بازار بین‌المللی است، در عین آن که به ویژه طالب نوعی از همیاری بودند که پیوند با شرکت‌هایی را مجاز می‌شمرد که به تازگی نظارت دولتی از آن حذف شده بود. بنابراین دلیل حضور در شبکه‌ی جهانی نه به صورت مد روز تازه به دوران رسیده‌ها بلکه به صورت یکی از مقتضیات و ضرورت‌های کسب و کار درآمد. این فعالیت‌ها در اروپا بیشتر در عرصه‌ی ارتباطات دوربرد، در ایالات متحده در بخش سمعی بصری، در ژاپن در صنایع الکترونیک متمرکز بوده است. آلمان بزرگ‌ترین بازار ارتباطات دوربرد است و تاکنون در این زمینه ادغام‌هایی با شرکت‌های آمریکایی (تیسن ـ بل ساوت) و شرکت‌های انگلیسی (ویاگ اینترکام بی‌تی و با کیبل‌اند و ایرلس) صورت داده است. اتحادیه‌های اخیر در بخش‌های سمعی بصری همکاری‌هایی با او.ژ.س. فرانسه و فوکس قرن بیستم و نیز قرارداد تولید مشترک میان تلویزیون فرانسه و تایم وارنر را دربرمی‌گیرد. روند گسترده‌تر ادغام‌های عظیم در بخش‌های سمعی بصری شامل تصاحب ام.سی.ای. از سوی شرکت کانادایی غول‌آسای شراب و نوشابه‌سازی سیگرم نیز می‌شود که کنترل استودیوهای فیلم‌سازی یونیورسال را هم در دست دارد. نمونه‌های دیگر این ادغام‌ها عبارت‌اند از خرید سهام ترنر برودکستینگ از سوی تایم وارنر، خرید کپتال سیتیز (که شبکه‌ی ای.بی.سی. را نیز در خود دارد) از سوی شرکت والت دیزنی و خرید شبکه‌ی سی.بی.اس. از سوی وستینگ هاوس. هنگامی که پخش و توزیع به صورت اولویت بعدی امر تجاری شدن اینترنت درمی‌آید رشد و گسترش سیاست ادغام عمودی، بخش سمعی بصری را در موقعیت اصلی و کلیدی قرار می‌دهد. خرید سهام استودیوهای فیلم‌سازی پارامونت در سال 1994 از سوی شرکت‌ رسانه‌ای غول‌آسای وایاکام (که کانال‌های ام.تی.وی. را اداره می‌کند) به خوبی نشان‌دهنده‌ی این نکته است. این ادغام عمودی از بسیاری جهات ممکن است از هم‌گرایی‌های پرسروصدای صنایع مربوط به ارتباطات دوربرد، کامپیوتر و خبرپراکنی پراهمیت‌تر باشد. مورد اخیر بهره‌برداری تکنولوژیکی از امری است که در وهله‌ی نخست باید آن را به صورت یک استراتژی مالی و اقتصادی در نظر گرفت. این جا ناگزیر به برخی اسامی آشنای دیگر برمی‌خوریم. نیوز کورپورشن متعلق به روپرت مرداک با سرمایه‌گذاری مشترک با شرکت مخابراتی راه دور ام.سی. آی. در عرصه‌ی خدمات اطلاع‌رسانی وارد این صحنه شد. از جمله‌ی این خدمات اف.وای.آی آن لاین متعلق به ام.سی.آی. پست الکترونیکی، شبکه‌ی دلفی متعلق به نیوزکورپ، بازی‌های کامپیوتری برخط کسمای است. همزمان، شرکت‌ مایکروسافت با عرضه‌ی مایکروسافت نت ورک و اجرای طرح‌های آزمایشی در بخش سمعی و بصری از طریق خرید سهام شرکت دریم وورکس و همکاری با شبکه‌ی ان.بی.سی. و کسب مجوز تکثیر بازی‌های ویدئویی آغاز به کار کرد. به این ترتیب رویای دستیابی به دموکراسی جفرسونی از راه فیبرهای نوری فقط به فرصت صرفه‌جویی بیست دقیقه راهپیمایی تا محل کرایه‌ ویدئو تبدیل می‌شود. به دشواری می‌توان این وعده و وعیدهای مرداک را با واقعیت تطبیق داد که چنین اقدامی «می‌تواند میان منافع اجتماعات گوناگون پلی بزند، فرصت‌هایی برای برقراری ارتباط و رشد و گسترش آن بیافریند و تجربه‌ی روزانه‌ی افراد را از هر دست و طبقه، پربار سازد.» در اساس، شرکت‌ها می‌توانند برای بازاریابی سه نوع کالا از شبکه بهره بگیرند: فرآورده‌های تولیدی خود، دسترسی به شبکه، تبلیغات. استفاده از شبکه برای بازاریابی به تازگی آغاز شده و با مشکلاتی مدام به ویژه عدم امنیت در پرداخت‌ها، همراه است. مشکل عمده‌ی تبلیغات سرشماری دقیق تعداد مخاطبان است که هم اکنون این موضوع را مورد توجه ویژه قرار گرفته است. تاکنون چند بار به پایگاه شما «سرزده» و یا از آن استفاده کرده‌اند؟ به رغم این بی‌اطمینانی، نرخ تبلیغات در حال تثبیت شدن است. پایگاه‌های همه پسندی مانند پلی بوی برای عرضه‌ی یک اتصال به اندازه‌ی یک تمبر پستی به صفحات خود، مبلغی تا حدود صدهزار دلار طلب می‌کند. در انگلستان، الکترونیک تلگراف برای نمایش هفته‌ای یک اتصال دکمه‌ای بر روی صفحه‌ی نمایش خود مبلغ بیست‌وپنج هزار پوند درخواست می‌کند. پلی بوی ادعا می‌کند تا نوامبر 1995 روزانه بیش از سه میلیون بار به پایگاه آنان، «سر زده» اند. جاناتان نلسون، مدیرکل شرکت‌ تخصصی اُرگنیک آن لاین، می‌گوید: «ما به پایگاه‌های اطلاعات به منزله‌ی وسیله‌ای برای تجمع چشم‌هایی می‌نگریم که می‌کوشند تا مردم را به این عرصه بکشند و تجربه‌ای به آنان عرضه کنند. هدف، جلب افراد مناسب به جایگاه‌هایی است که با توجه به عناصر دقیق جمعیت‌شناسی معین شده‌اند». برای شرکت‌هایی که در زمینه‌ی سرگرمی‌ها فعال‌اند این روش مستقیم‌تر است. سی.ان.ان. آن لاین داستان‌هایی را برمی‌گزیند که نظر به مردان جوان طبقه بالا دارد. ارایه‌ی چنین خدماتی این امکان را فراهم می‌آورد تا این شرکت‌ها بتوانند مشتریان خود را بفریبند و از ارایه‌ی خدمات اضافی به آنان که فراتر از خدمات رایگان اصلی است سود ببرند. نظام نرخ‌بندی این خدمات اضافی همانند نظام نرخ‌بندی تلویزیون کابلی است. کلمبیا تری استار در سال 1995 اقدام به راه‌اندازی یک پایگاه اطلاعات کرد. این مرکز با استفاده از ترفندهایی مانند نظرسنجی در مورد اینکه آیا هنرپیشه‌ی نقش اول فلان فیلم کمدی موقعیت [به مجموعه‌های تلویزیونی خنده‌داری گفته می‌شود که شخصیت‌های عادی در قسمت‌های از پیش تدارک‌‌دیده‌ای خط داستان را ادامه می‌دهند.] باید آبستن شود یا نه و یا با طرح معماهایی درباره‌ی فلان سابقه‌ی تلویزیونی به جلب وفاداری تماشاگران می‌پردازد. ریچارد گلوسو معاون ارشد کلمبیا تری استار، می‌گوید: «موفقیت ما در افزایش شمار تماشاگران برنامه‌های ماست». تنگناهای رایانه‌ای: تضاد و تعارض در اینترنت خرید سهام از سوی شرکت‌ها و تجاری کردن اینترنت می‌تواند به آسانی به شکست‌طلبی فرساینده‌ای بینجامد و به این نتیجه برسد که نیروهای هم‌چنان مهاجم «بازار آزاد» تکنولوژی بالقوه و رهایی‌بخش دیگری را به محاصره‌ی خود درآورده‌اند. اما اینترنت در این مرحله از رشد و گسترش خود، نمود آشکار آن دسته از انتخاب‌ها و تضادهایی است که در بطن هر موقعیت حساس سیاسی وجود دارند. چهار قلمرو اصلی زیر روشنگر وضعیت نامطمئن و فرصت‌های موجود است: کاربرد اجتماعی یا سازوکار بازار خصوصیات دوگانه‌ی ذاتی ارزش‌ مصرف و ارزش مبادله عمیقاً در رشد و تکامل سیستم‌های ارتباطی مانند اینترنت ریشه دارند حتی ناپی‌گیرترین شبکه‌گردان پس از گذشت و گذار کوتاهی در شبکه با نمونه‌هایی از پتانسیل کاملاً مترقی تکامل اجتماعی آن روبه‌رو خواهد شد. در سال 1990 در لندن، مک دونالدز ادعانامه‌ای علیه پنج آنارشیست ابلاغ کرد؛ بر طبق این ادعانامه این پنج آنارشیست با انتشار یک جزوه به طرزی ناخوشایند با آشکار ساختن جزئیات اعمال و شیوه‌های استخدامی این شرکت غول‌آسای غذایی نسبت به آن هتک حرکت روا داشته و روش‌های کشت و تولید مواد غذایی آن را مورد تردید قرار داده بودند. این محاکمه ابعادی دیکنزی به خود گرفت؛ دو تن از مدعیان، یکی پدر بی‌همسر و بیکار و دیگری باغبان سابقی که اکنون در مشروب‌فروشی کار می‌کند، اثبات کرده‌اند وکیلان دعاوی، خودآموخته و خستگی‌ناپذیری شده‌اند که ماجرای بی‌پایان و آزاردهنده‌ای را برای شرکت مک دونالدز دنبال می‌کنند. این شرکت به رغم فروش کل خود که بالغ بر 26 میلیارد دلار می‌شود و استفاده از گروه مشاوران حقوقی خود که روزانه ده‌هزار دلار هزینه برمی‌دارد، نتوانسته است این دو تن را در طولانی‌ترین محاکمه‌ی غیرنظامی تاریخ انگلستان شکست دهد. یکی از مهم‌ترین حمایت‌هایی که از متهمان به عمل آمد ایجاد یک پایگاه اینترنت بود که به مدد آن میلیون‌ها رویدادی که نشانگر نقطه ضعف‌های مک دونالدز بود شرح و بسط داده شد و تمام مقالات انتقادی یا کارتونی که در این مدت تهیه شده از طریق الکترونیکی در اختیار گسترده‌ترین مخاطبان قرار گرفت. نمونه‌هایی از این دست بی‌شمارند. بررسی‌های انجام شده گواه آن است که درخواست برای کسب اطلاعات بر روی شبکه‌ی جهانی بالاست و در حقیقت بیش از درخواست‌های مربوط به برنامه‌های سرگرم‌کننده است. در نظرخواهی شرکت هریس در 1994 آشکار شد که 63% مصرف‌کنندگان خواهان اطلاعاتی درباره‌ی دولت یا بهداشت یا دیگر موضوع‌های مربوط به خدمات عمومی هستند. تقریباً سه چهارم خواهان اخبار سفارشی، تنها 40% علاقه‌مند به دسترسی به فیلم روی اینترنت و به مراتب کمتر از این تعداد خواهان خرید کالا از راه دور بوده‌اند. پس چرا سیاست شرکت‌ها درست در جهت مخالف است؟ زیرا همان طور که هوارد بسر اشاره می‌کند تنها می‌توان گفت «این صنعت معتقد است که در درازمدت اثبات می‌شود که این دسته از خدمات سودآورترند». پرسش اینجاست که عرضه یا تقاضا، کدام سبب رشد و گسترش اینترنت خواهد شد؟ شرکت آوم ، مشاوران یوروپیین کامیشن، تخمین می‌زنند که در سال‌های آتی، خدمات چند رسانه‌ای شبکه‌ای در شمال غرب اروپا 42% از درآمد خود را از راه ارایه‌ی برنامه‌های سرگرم‌کننده و پورنوگرافی کسب خواهد کرد و تنها 11% این درآمد از راه خدمات اطلاعاتی به دست خواهد آمد. وقتی که ویاکام، شرکت پارامونت را به 10 میلیارد دلار خرید بسیاری در عاقلانه بودن این معامله شک کردند زیرا این مبلغ 17 برابر ارزش نقدی شرکت پارامونت بود؛ اما تلویزیون پارامونت و انبار فیلم‌های آن با یافتن کانال‌های پخش اضافی، حق اشتراک مصرف‌کنندگان جدید و مخاطبان گسترده برای تبلیغات، منبع پرارزشی برای بهره‌برداری فراهم می‌آورد. همزمان با اتحاد مایکروسافت و ان.بی.سی. برای تهیه‌ی برنامه‌های تلویزیونی بیست و چهار ساعته و اخبار اینترنتی، دیگر شرکت‌های خبرپراکنی نیز به اینترنت هجوم آورند. تا مارس 1996 حدود سیصد هزار صفحه‌ی اصلی روی شبکه از لغت «تلویزیون» به عنوان کلید واژه‌ی خود بهره می‌جستند. ادغام یا حذف نخستین رویاپردازان شبکه‌ای، جهان الکترونیکی مرتبط با همی را در نظر داشتند که در آن اجتماعات واقعی در یک کمون رایانه‌ای جهان نسبت به هم پشتیبانی و صمیمت متقابل نشان می‌دهند. در این رویاپردازی به خلاف ساختارهای کهن سلسله مراتبی عمودی، ساختار اطلاعاتی افقی خواهد بود. در مجادلات بحث‌انگیز درباره‌ی سانسور و پورنوگرافی بر روی شبکه به حق به مسأله‌ی حذف و طرد زنان از این جدیدترین «بازیچه‌ی پسربچه‌ها» توجه شده است. نمونه‌های اسفناک فحاشی فراملی از طریق شبکه‌های، ورود تبلیغاتچی‌های ناخوشایندی مانند «پیمپس.آر.یواس» آن‌لاین به اینترنت، پایه و اساس منطقی انتقادهای کسانی چون دیل اسپندر را فراهم آورده است. اسپندر در کتاب غرغر کردن در شبکه می‌گوید، ماهیت جنس پرستانه‌ی خطوط و یا ایستگاه‌های گپ‌زنی و نیز ذات مردسالارانه‌ی رشد و گسترش آنها سبب حذف زنان از شبکه گشته است؛ اما احتمالاً بهای این وسایل و ابزار سهم اساسی‌تری در پیدایش این شکاف و حذف و طرد افراد دارد. امر تثبیت و تحکیم ساختار بازار ناگزیر همان الگوهای حذف و تمایزگذاری موجود در تکنولوژی‌های پیشین را تکرار می‌کند. دستیابی به اینترنت مستلزم داشتن کامپیوتر سطح بالا، داشتن خط تلفن و مودم، است. در انگلستان بسیاری از خانواده‌های تنگ دست حتی به تلفن نیز دسترسی ندارند؛ حال آنکه فقط بهای سخت‌افزار برای شروع حدود، بیست‌هزار دلار می‌شود که این مبلغ به مراتب بیش از سرمایه‌ای است که احتمالاً این گونه خانواده‌ها هرگز نخواهند داشت. هزینه‌های اتصال به شبکه که در حال حاضر پرداخت ماهیانه حدود 27 دلار را به شرکت‌هایی مانند کامپیوسرو دربرمی‌گیرد مبلغ کلانی نیست؛ اما تقریباً معادل یک چهارم مقرری ماهیانه‌ی تأمین اجتماعی برای یک نوجوان است. بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد که سطح خرید کامپیوترهای خانگی به حداکثر خود رسیده است؛ نرخ افزایش آن در سال 1995 در ایالات متحده تقریباً صفر بود. بیشتر اقلام فروش رفته به جای آنکه در میان مشتریان جدید پخش شود در اختیار آن دسته از صاحبان فعلی کامپیوتر قرار گرفته است که می‌خواهند وسایل و ابزار خود را بهبود بخشند؛ و این جاست که شکاف‌های موجود عمیق‌تر می‌شوند. دلایلی در دست است که بر این روند صحه می‌گذارد. نیکلاس نگروپونته، رئیس ام.آی.تی.میدیا لب که خیال‌پرداز دوران رایانه‌هاست، این روند را چنین ارزیابی می‌کند: «برخی نگران شکاف اجتماعی میان بهره‌مندان اطلاعات و بی‌بهره‌گان از اطلاعات، میان داراها و ندارها و میان جهان اول و جهان سوم‌اند؛ اما شکاف فرهنگی واقعی شکاف میان نسل‌ها خواهد بود». ولی سخنان وی نادرست است. دور لاکر در بررسی خود نشان می‌دهد که بخش اعظم کاربران اینترنت مردان طبقه متوسط 25 تا 34 ساله‌اند، اما بررسی دیگر در سال 1995 در انگلستان از سوی ان.اُ.پی. نشانگر آن است که یک سوم کاربران 35 تا 54 ساله و یک سوم آنان زن هستند. درآمد، وجه عمده‌ی تمایز میان کاربران است. درآمد سالیانه‌ی حدود یک سوم از آنان بیش از بیست‌وپنج هزار پوند است. خوانندگان فایننشنال تایمز بیش از دیگران بر روی شبکه حضور داشتند. نیلسن * به پژوهش گسترده‌تری در ایالات متحده و کانادا دست زد و دریافت که کاربران شبکه‌ی جهانی درآمدهای بالایی دارند (درآمد 25% از آنان افزون بر هشتادهزار دلار است)، نیمی از آنان مشاغل حرفه‌ای و مدیریتی دارند و دو سوم دارای مدارک تحصیلی دانشگاهی‌اند. پیدایش کالاهای ارتباطی جدید با گسترش فزاینده‌ی نابرابری درآمدها مصادف شده است. در انگلستان دگرگونی‌های بازار کار، سیاست‌های مالیاتی و رفاهی دوران تاچر، بازسازی و تباهی صنعتی، نظامی از نابرابری‌ها پدید آورده‌اند که در این قرن بی‌سابقه بوده است؛ اما این پایه و اساس ارتباطات اجتماعی نیست. دهکده‌ی جهانی به بازار رایانه‌ای بدل شده است. همین که ارتباطات به بازار کشیده می‌شود، نابرابری‌ها گسترش یابنده‌ی اقتصادی تبدیل به نابرابری‌های فرهنگی و سیاسی می‌گردند. حتی همان گونه که اخیراً دیوید کلاین در مجله‌های وایرد که مبلغ گزافه‌گوی تکنولوژی است می‌نویسد: «ممکن است آینده تنها برای اقلیتی از ما که مرفه، انعطاف‌پذیر، دارای تحصیلات عالی‌اند به سرزمین اعجاب‌آور فرصت‌ها تبدیل شود؛ اما در همان حال امکان دارد برای اکثریتی از شهروندان ـ یعنی برای بی‌چیزان، محرومان از تحصیلات دانشگاهی، به اصطلاح آدم‌های زیادی ـ دوران تیره و تار رایانه‌ای فرا رسد». گوناگونی یا ادغام رویای دیگر پیشتازان کامپیوتر آن بود که به این وسیله زمینه‌ی پیدایش سرمایه‌گذاری ـ مخترع فراهم آید، بدین معنا که شبانه یک هزار میلیونر بتوانند از زمین برویند و هر کسی بتواند هم تولیدکننده باشد و هم مصرف‌کننده. تازه مگر نه آن که خود «وب» به دست یک مهندس نرم‌افزار که در گوشه‌ی آزمایشگاهی در سویس به کار گِل مشغول بود اختراع شد. در ضمن نرم‌افزاری که شبکه را به شدت تقویت کرد حاصل کار گروهی از دانشجویان دانشگاه ایلینوئیز بود و یا آن که مارک اندریسن، مخترع نت اسکیپ، محبوب‌ترین «مرورگر» شبکه، در اوایل بیست سالگی خود بی‌درنگ به یک میلیاردر بدل گشت. جز این حتی ورود شرکت‌های غول‌پیکر به این عرصه نیز همانند موارد یاد شده یک دست و یکنواخت نبوده است. تا فوریه‌ی 1996 نیوزکورپ و آن‌لاین ونچر متعلق به ام.سی.آی. همچنان داشتند کارکنان خود را اخراج می‌کردند و هیئت مدیره نیز غزل خداحافظی می‌خواند. ای.تی.اند تی. یکی از شرکت‌های غول‌پیکری است که پیاپی عده‌ای از مدیران ارشد خود را به هنگام ورود تردید‌آمیز و ناموزون خود به این بازار جدید از دست داد. ای ورلد متعلق به شرکت اپل و دلفی متعلق به مرداک نیز به این مجموعه از جالوت‌های لنگ تعلق دارند. اما نکته این جاست که شرکت‌های غول‌پیکر می‌توانند از عهده‌ی اشتباهات خود برآیند و آنها را جبران کنند و همان طور که مراقب فروافتادن شهاب‌های بخت خود بر اطراف کسب و کار و تجارت‌اند به محض اطمینان یافتن از خیز برداشتن دوباره‌ی آنها، سرمایه‌ی سوداگری خود را به آن سو انتقال دهند و بگذارند بازیکنان اندک مایه‌ی این بازی، هزینه‌های آغازین و مخارج راه‌اندازی و یا هزینه‌های پژوهشی و گسترش آنها را جذب کنند. ممکن است ماهیت به اصطلاح بوتیکی این بازار جدید با تأکید بر بستن قراردادهای فرعی و حضور تجارت‌های خرد انعطاف‌پذیر، این شرکت‌های عظیم را به مبارزه فراخواند؛ اما قسمت عمده‌ی این بازار همچنان در دست همان شرکت‌های غول‌آسا باقی خواهد ماند. دموکراسی الکترونیکی یا فردگرایی سایبرنتیکی همین چندی پیش پیدایش تلویزیون کابلی و ورود قریب‌الوقوع شبکه‌ی کامپیوتری، هیجان‌های توقع‌آمیزی را درباره‌ی عصر نوین طلایی «دموکراسی از راه دور» برانگیخت. از قرار رأی‌دهندگان به اربابان سیاسی خود دسترسی مستقیم می‌داشتند، همه‌پرسی الکترونیکی سازوکار مکرر برای مسولیت‌پذیری و سیاست‌ورزی دموکراتیک را فراهم می‌آورد و کسب اطلاعات سیاسی برای شهروندان بی‌ هیچ حدومرزی و درنگی امکان‌پذیر بود. در ضمن دموکراسی رایانه‌ای از نوع آتنی آن در میان ناظران شکاک خاطره‌ای را زنده می‌کرد و سبب می‌شد به یاد آورد که در آتن زنان و بردگان از نظر سیاسی صدایی نداشتند. در دموکراسی سایبرنتیکی نوین نیز وضع به همین منوال بود. همان طور که کلیفورت استال در مقاله‌ی شکاکانه‌ تندوتیز و درخشان «حقه‌بازی سیلیکونی» خاطرنشان می‌کند، تا فرا رسیدن این عصر طلایی «تنها کسانی حق بهره‌مندی و دسترسی به شبکه خواهند داشت که از سواد فنی برخوردار باشند». بدین سان بخش محدودی از جمعیت که به پایگاه‌ اطلاعات اینترنت متصل‌اند و چنین می‌نماید که شمارشان نسبت به کل جمعیت، سخت رو به کاهش می‌گذارد، تنها کسانی خواهند بود که از امتیاز دسترسی به جهانی سیاسی بهره‌مند خواهند شد؛ بدین ترتیب این جهان از دسترس کسانی که از لحاظ تکنولوژی فقیرند دور است. از این گذشته، ویژگی و سرنوشت سیاست چنان که در این سناریوها پیش‌بینی شده است ماهیت دموکراسی را از اساس دگرگون می‌سازد، همان طور که استال اشاره می‌کند امکان این گفت‌وگوی الکترونیکی دلایل وجودی معتبر حکومت نمایندگی را از میان برمی‌دارد؛ زیرا وقتی هر یک از ما بی‌درنگ بتواند در مورد هر موضوعی رأی بدهد دیگر نمایندگی چه معنایی دارد! اینجا نیروی بالقوه‌ای برای فردی ساختن بنیادی سیاست در میان است. در دموکراسی رایانه‌ای نقش سازمان‌های نمایندگی‌کننده و میانجی مانند اتحادیه‌های کارگری، گروه‌های محله‌ای، احزاب سیاسی و گروه‌های فشار تضعیف می‌شود. در نتیجه چنان که دو تن از تحلیل‌گران هلندی، ون دو وانک و تاپس می‌گویند: «هر گاه سازمان‌های نمایندگی‌کننده از میان برود و «خلایق» بتوانند عملاً گرد هم آیند نوعی دموکراسی مستقیم مبتنی بر همه پرسی معقول می‌نماید». اما پش فرض دسترسی همگانی، که توهمی بیش نیست، نیز بر افسانه‌ای درباره‌ی ماهیت کنش متقابل استوار است. خرید خانگی از راه شبکه خیزی برنداشته است زیرا مردم می‌خواهند آن چه را می‌خرند ببینند و لمس کنند و با فروشندگان این کالاها ارتباط برقرار کنند. گرچه هنگامی که سیستم‌ها پیچیده‌تر، دقیق‌تر و ایمن‌تر می‌شوند در این امر تغییری دست می‌دهد. کنش متقابل در شبکه به هیچ رو برای بحث و گفت‌وگو و تأثیرگذاری دموکراتیک سازوکار مناسبی نیست و به گفته‌ی ریشخندآمیز هوارد بسر «به پاسخگویی به پرسش‌های چندگزینه‌ای و وارد ساختن شماره‌های کارت‌های اعتباری «یادداشت‌های الکترونیکی» تقلیل می‌یابد. بدین سان ممکن است تفرد، دسترسی نابرابر، جدا نگه داشته شدن از روند رأی‌گیری به همان اندازه که پیامد سیاست‌ورزی شبکه‌ای باشد حاصل بازار الکترونیکی نیز باشد. سرانجامی نه چندان جهانگیر نابرابری‌های الکترونیکی در حال ظهور زاده‌ی شبکه‌ی جهانی، ادغام تجاری آن بازتاب اقتصاد سیاسی بنیادین همه‌ی تکنولوژی‌های ارتباطی پیشین است. این امر تمایز و تفکیکی دوگانه چه در سطح ملی و چه در عرصه بین‌المللی پدید می‌آورد. چنان که گذشت برای استثمار تجاری دسترسی به ذخایر و منابع فراوان تنها در صورتی ارزشمند است که بتواند از راه سازوکار قیمت‌ها این دسترسی را محدود کند. به سخن دیگر، باید برای ورود مصرف‌کنندگان و نیز تولیدکنندگان به بازار کمبود، ساختگی پدید آورد و مانع ایجاد کرد. این سناریو به صورت حکمی جهانگیر درمی‌آید. در واقع دهه‌ی 1980 برای دو سوم از مردم جهان که در تنگدستی به سر می‌برند «دهه‌ی از دست رفته» به شمار می‌آید. در آغاز این دهه حدود شصت درصد جمعیت در کشورهایی می‌زیستند که درآمد سرانه‌شان کمتر از 10% متوسط درآمد سرانه‌ی جهان بود. هنگامی که دهه‌ی 1990 فرا رسید برخی از این کشورها از منجلاب فقر و تنگدستی بیرون آمدند؛ اما وضع اقلیت اندکی از کشورها دگرگون شد و عمدتاً به «کشورهای تازه صنعتی شده‌ی» آسیای شرقی محدود ماند. در همان حال که سیل کمک با شتاب به سوی اقتصادهای در حال تقلای اروپای شرقی سرازیر بود (انگیزه‌ی فرصت‌طلبی‌های تجاری و هشدار ایالات متحده درباره‌ی بی‌ثباتی سیاسی، ناشی از اقتصادهای از هم پاشیده و خلاء قدرت بود) کشورهای دیگر به ویژه کشورهای فقیر آسیا و آفریقا همچنان که نگران بدهی‌های فزاینده و کاهش قیمت مواد اولیه‌ی خود بودند به توصیه‌های آزارنده درباره‌ی «اصلاح و تعدیل ساختاری» گوش می‌سپردند. ترکیب سیاست حمایت فزاینده از صنایع داخلی در کشورهای شمال، کمک‌های رو به کاهش، نرخ‌های واقعی بالارونده‌ی بهره، بدهی‌های رشد یابنده هر چه بیشتر به بحران هر روزه‌ی اقتصادهای جهان سوم دامن زد. در سال 2000 در همان حال که ما با شگفتی به جشن‌های هزاره خیره بودیم و غرق تأمل در تجمل پرزرق و برق آینده رایانه‌ای، نزدیک به یک میلیارد از مردم دنیا در فقر به سر می‌بردند و تنها 15% از جمعیت جهان 70% از درآمد جهان را تولید و مصرف می کردند. پس جای شگفتی نیست که قلمرویی که به اشغال کالاها و تجهیزات ارتباطی درآمده است آکنده از نشیب و فراز و شاخص‌ آن قله‌های رفیع امتیاز و بهره‌مندی در دره‌های عمیق فلاکت و محرومیت باشد. برای نمونه، تولید کتاب همچنان زیر سلطه‌ی اروپا و ایالات متحده است. سلطه‌ی ناشران چندملیتی انگلیسی زبان، به ویژه در زمینه‌ی نشر کتاب‌های آموزشی، به عنوان دیرپاترین مشخصه‌ی رسانه‌های بین‌المللی نیز تداوم دارد. بیش از نیمی از تولید مطبوعاتی جهان همچنان در اختیار غرب صنعتی باقی می‌ماند. برعکس، تنها 1% از نشر مطبوعاتی جهان، یعنی همان نسبت یک دهه‌ی پیش، به آفریقا تعلق دارد. رشد و گسترش خبرپراکنی‌ها به منزله‌ی رسانه‌ی سلطه در بیشتر مناطق جهان شتابان و چشمگیر بوده است. اروپا و آمریکای شمالی دو سوم از مجموع دستگاه‌های تلویزیون و رادیویی جهان را در اختیار دارند، هر چند که اروپا فقط 9/14% و آمریکای شمالی 2/5% از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. نکته چشمگیر در این جا آفریقاست که با وجود آنکه 1/12% از کل جمعیت جهان را تشکیل می‌دهد در این تصویر حضوری بسیار محدود دارد و سهم آن از کل تعداد رادیوها و تلویزیون‌های جهان به ترتیب فقط 7/3 و 3/1% است. وسعت شکافی که میان ثروتمندان و تهیدستان در «دهه‌ی از دست رفته» دهان گشوده است به روشنی تصویر می‌شود. سرانه‌ی عناوین کتاب‌های انتشار یافته در کشورهای توسعه یافته بیش از 8 برابر سرانه‌ی کشورهای در حال توسعه است. شکاف در سرانه‌ی مطبوعاتی نیز به همین نسبت است. سرانه‌ی رادیوی جهان توسعه یافته تقریباً 6 برابر سرانه رادیوی جهان در حال توسعه یافته و سرانه تلویزیون آن 9 برابر سرانه‌ی کشورهای در حال توسعه است. البته تصویری که این ارقام به ظاهر نمودار می‌سازند سرخوردگی‌های دهه‌ی هشتاد را نشان نمی‌دهد. اگر بار دیگر نگاهی به آفریقا بیفکنیم ـ با تعداد فقط 37 تلویزیون و 172 رادیو برای هر 1000 نفر ـ می‌بینیم که برخی از نقاط جهان تا کجا از قافله عقب مانده‌اند. این ارقام در 1980، به ترتیب 17 و 104 بوده است. حال آنکه همین رقم‌ها در ایالات متحده در 1990، به 798 تلویزیون و 2017 رادیو سر می‌زند که این خود در این دهه نمودار افزایشی بیش از مجموع ارقام مربوط به آفریقا بود. به طور کلی در زمینه‌ی ارتباطات دوربرد این شکاف بسیار عظیم است. به رغم فشارهایی که صندوق بین‌المللی پول برای حذف نظارت دولتی وارد می‌سازد کشورهای آفریقایی همچنان بیش از پیش عقب می‌افتند. تکنولوژی و ساخت تجهیزات تلفنی هنوز عامل اساسی است. در آفریقای جنوبی برای هر 100 سفیدپوست 60 تلفن اما برای هر 100 سیاهپوست 1 تلفن وجود دارد (این رقم برای کل قاره‌ی آفریقا برابر 6/1% است) حکومت پسا ـ جدایی‌نژادی در آفریقای جنوبی تا تصحیح روند مذکور در برابر خصوصی‌سازی مقاومت ورزیده است. در 1994 اروپا و آمریکای شمالی 69% درآمدهای ارتباطات دوربرد جهانی را به خود اختصاص دادند. حال آنکه سهم آفریقا از این بابت فقط 1% و از بابت خطوط تلفنی بین‌المللی 2% بود. تابو مبکی معاون ریاست جمهوری آفریقای جنوبی، در نشست هفت کشور بزرگ صنعتی در زمینه‌ی اطلاع‌رسانی در 1995 با اعلام این که «نیمی از مردم جهان هرگز در عمرشان تلفن نکرده‌اند»، این موضوع را به طور جدی مطرح ساخت. مبکی می‌افزاید: «واقعیت این است که تعداد خطوط تلفن در منهتن نیویورک بیش از آفریقای زیر صحرا است». اینترنت این تصویر را فقط بسیار روشن‌تر تکرار می‌کند. در 1994 حتی یک کشور کم توسعه یافته پیدا نمی‌شد که دارای شبکه‌ی کامپیوتری باشد تا آن را مستقیماً به اینترنت مرتبط کند. شبکه‌های پیام‌رسانی فقط در پنج کشور کم توسعه یافته وجود داشت. بنابر برآورد انجمن اینترنت در سال 1994 برای هر هزار نفر هندی 002/0 نفر کاربر وجود داشت حال آنکه این رقم در سوئد به 9/48 می‌رسید. بسیاری از ملت‌های آفریقایی هنوز هم به اینترنت دسترسی ندارند حال آنکه کاربرهای احتمالی چنین شبکه‌هایی، برای مثال در زمینه‌ی خدمات بهداشتی و آموزش الکترونیکی، بسیار زیاد است. آفریقا وان، یعنی همان فیبر نوری ارتباطی زیردریایی، که قرار است حلقه‌های ارتباطی به دور آفریقا پدید آورد در بهترین شرایط پیش از سال 2010 تکمیل نخواهد شد و هنوز روشن نیست که سود آن نصیب شرکت ای.تی.اند.تی. ساب فارین سیستمز، سازنده‌ی آن خواهد شد یا کاربران بالقوه‌ی آن. هیچ کشور آفریقایی در مراحل توسعه‌ی این طرح 6/2 میلیارد دلاری شرکت نداشته است. پیش از این خبرهایی درباره‌ی امکان بالقوه‌ی «تکثیر جادویی» تکنولوژی‌های ارتباطی شنیده بودیم. با همه‌ی این احوال چه بر سر «انقلاب ترانزیستوری» آمد؟ درباره‌ی تضاد و خوش‌بینی هنوز روشن نیست که این نوآوری‌ها چه معنایی دربردارند. درست همان گونه که تأثیر ابزارهای جدید کاملاً دور از پیش‌بینی‌هاست. دستگاه ضبط صوت، امر تولید، تکثیر و انتشار آسان و ارزان موسیقی محلی و سبک‌های مختلف آن را در بسیاری مناطق تسهیل کرد و همچنین به شکل غالب برای توزیع هر چه بیشتر صنعت موسیقی فراملیتی و همه جا گیر درآمد. ضبط ویدئویی توانمندی‌ها و امکانات سیاسی تازه‌ای به کایاپو و دیگر گروه‌های سرخپوست حوضه‌ی رود آمازون بخشید؛ اما در عین حال زمینه‌ی ادغام کامل صنایع فیلم و تلویزیون این مناطق را در الگوهای بومی شده‌ی تفریحات غربی هموار ساخت. هواخواهان پروپاقرص اینترنت آن را ابزاری جهت ارتباطات افقی و استفاده از خدمات شبکه‌ی جهانی اعلام می‌کنند، ابزاری که روابط را هم در سطح محلی و هم در مقیاس جهانی دگرگون خواهد کرد، با این حال تجاری کردن اینترنت در اواسط دهه‌ی 1990 در چشم ناظران سخت یادآور وعده و وعیده‌های تکنولوژیک گذشته است. تضاد نهفته در این تردیدها و امیدها جزیی از سیاست‌گذاری‌های بین‌المللی است. البته کشاکش میان امکان بالقوه‌ی دسترسی گسترده‌تر به اطلاعات دلیل به تملک و تسلط بر آن چیز تازه‌ای نیست. ال گور، معاون رئیس جمهوری ایالات متحده، در گردهم‌آیی اتحادیه‌ی بین‌المللی ارتباطات دوربرد در 1994 بر پایه‌ی پنج اصل در جهت توسعه و گسترش زیرساخت اطلاعاتی جهانی نوین به ترتیب زیر به بحث می‌پردازد: سرمایه گذاری خصوصی؛ رقابت؛ مقررات انعطاف‌پذیر؛ دسترسی به دور از تبعیض؛ و خدمات‌رسانی جهانی. تشخیص ناسازگاری این اصول با یکدیگر نیازی به فهم و شعور بسیار ندارد. همین تضادها در جامعه‌ی اروپا نیز پدیدار شد؛ گردهم‌آیی وزیران این جامعه در فوریه‌ی 1995 در مورد انجمن اطلاعاتی، دیدگاه‌های هفت کشور صنعتی را درباره‌ی این آینده آشکار ساخت. این جا باز به فهرستی از اصول برمی‌خوریم که اساس این اهداف را تشکیل می‌داده و شامل این موارد می‌شود: تضمین دسترسی جهانی؛ برابری فرصت‌ها؛ تنوع و گوناگونی مضمون و همکاری جهان‌گیر با توجه ویژه به نیازهای کشور کم‌توسعه‌یافته. در عین حال این اصول پیش‌برد رقابت پویا، تشویق سرمایه‌گذاری خصوصی و دسترسی انعطاف‌پذیر و باز به چارچوب نظارتی را دربرمی‌گیرد. اما نه، این سنبه به زور جا نمی‌رود ولو از فیبر نوری ساخته شده باشد. اجزای ذاتاً متضاد این آرزو میدان نبرد سیاست‌گذاری آینده در این عرصه خواهد بود. شرکت‌های غول‌پیکر هم چنان لنگ لنگان ولی ‌مصمم به راه خود ادامه می‌دهند حال آنکه کالایی شدن محتوم اینترنت و تکنولوژی وابسته به آن عرصه‌ی برخورد آرمان‌ها و آرزوها خواهد بود. انجمن کتابخانه‌های آمریکا می‌توانند بگویند که «زیرساخت اطلاعاتی ملی امکان تقریباً نامحدودی برای توانمندی اجتماعی، تنوع‌بخشی دموکراتیک، آموزش خلاق دارد»؛ اما با نظری واقع‌بینانه در عین حال تشخیص می‌دهد که «این زیرساخت به تملک، تسلط و انقیاد غول‌های رسانه‌ای مهارناپذیری درخواهد آمد که یگانه‌ انگیزه‌ی آنها سود است و نه امید به تفاهم فرهنگی، دموکراسی گسترده‌تر، کاهش فقر، یا بهبود وضع آموزش». راه حل این انجمن فراخوان برای تشکیل شرکت خدمات‌رسانی شبکه‌ای همگانی است. چیزی که شاهد آنیم «رسانه‌ای شدن» تکنولوژی‌های جدید است و این تکنولوژی‌ها همان راهی را دنبال می‌کنند که سناریوهای گذشته‌ی تجاری شدن، دسترسی تبعیض‌آمیز، حذف و طرد تنگدستان و بی‌خبران، خصوصی‌سازی، حذف نظارت دولتی و جهانی شدن پیموده‌اند. اما هیچ یک از اینها محتوم نیست. اکنون به تولد ابزاری چشم دوخته‌ایم که می‌تواند قلمرو عمومی را پرورش و گسترش بخشد یا به همین سان وسیله‌ی دیگری را برای فرو رفتن سیاست و آرمان‌های مترقی در حلقوم پلید حرص و آزمندی بازار تدارک ببیند. دعوت به پیکار ممکن است از مجاری ناآشنا فرا رسید؛ اما اصول و لحن آن کاملاً آشنا است.

 

 

 

 

 

براى کسب اطلاعات بیشتر در باره اعتیاد به اینترنت به پایگاه‏هاى زیر مراجعه کنید:
http://www.netaddiction.com/
http://www.virtual-addiction.com/
http://www.addictionrecov.org/wrkguide _www.htm
http://psychcentral.com/netaddiction
پى‏نوشت‏ها:
1.
حمید ضیایى‏پرور، آسیب شناسى نسل اینترنت،
[Online].
http://www.itiran.com/artic/show_user_archive.asp?des <8203&id<19. [Accessed 17 April 4002].
2.
حسن صادقى، اینترنت و تاثیرات اجتماعى آن، مجله اصلاح تربیت، شماره 22، ص 8.
3. Larry Magid, Help childen know the risks of chat rooms, [Online].
http://www.larrysworld.com/articles/sjm_chatrooms.htm. [Accessed 17 April 2004
۴. شیرین عبادى، حمایت از کودکان در برابر مخاطرات اینترنتى،
5. Internet addiction
Virtual Addiction .
۶
۷. Internet AddictionDisorder (IAD) Addiction to
8. Leslie Armstrong, How to Beat CYBERSPACE, July, 2001, [Online]
[http://www.findarticles.com/cf_0/m0826/mag.jhtml. [Accessed 17 April 4002
۹. حسن صادقى، همان، ص 9.
10. Addictions, Symptoms of Internet Addiction, 11/30/01,[Online].
http://www.addictions.org/internet.htm. [Accessed 17 April 2004].
11. John M. Grohol
socialization .
۱۲
۱۳. John M. Grohol, Internet Addiction guide, March, 2003, [Online].
http://psychcentral.com/netaddiction. [Accessed 17 April 2004].
14. Kimberly S. Young.
15. Leslie Armstrong, How to Beat Addiction to CYBERSPACE, [Online]. http://www.findarticles.com/cf_0/m0826/mag.jhtml. [Accessed 17 April 2004].
16. Putnam 17.
۱۷. احمد امیدوار و على اکبر صابرى، اعتیاد به اینترنت، ص 58.
18. Internet Widow
۱۹. احمد امیدوار و على اکبر صارمى، همان، ص 60 و 61.



دانلود فایل این مقاله

دریافت
حجم: 58.6 کیلوبایت
توضیحات: آسیب ‏هاى روان ‏شناختى اینترنت

۹۶/۰۲/۰۵
مصطفی مرادی کردی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی